پشت من گرم چون که با تو شد رفاقت

[[[ 44 ]]]


این تویی جانم همش چه با صلابت
پشت من گرم چون که با تو شد رفاقت

بهر من هی می کنی هر دم امامت
حال جانم گشته دیگر در طهارت

رد شدم تا با تو گشتم از فضاحت
این زبان من تو کردی با فصاحت

قد و اندامت شده بر من قیامت
ای کریم اکرامان دادی کرامت

با توگشتم به من دگر بَه بَه سلامت
هی کنم هر روز از دور من سلامت

ای که بر من می کنی هر دم عنایت
هی مرتب می کنی از من حمایت

سیّد عرشیّ به تو دارد ارادت
تا ابد با تو شده او در سعادت

#رفاقت #حمایت #سیدعرشی #شعر
دیدگاه ها (۰)

بهار من گلستان بر دل من

موکب است و دلخوشی

باز هم صبر میکنم

تا ابد در به درت می مانم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط